سایت تفریحی و سرگرمی
Hell In A Cell 2014
Night Of Champions 2014



( تاریخ برگزاری :26 اکتبر ( 5 آبان
: مسابقات ثبت شده
John Cena --- Dean Ambrose
Seth rollins --- Cena VS Ambrose Winner
: مسابقات احتمالی
Aj Lee --- Brie Bella
Rusev --- Shamus
Goldust & Stardust --- Usos
Hell In A Cell 2014 Timer :


John Cena --- Brock Lesnar
Seth Rolins --- Roman Reigns
Shamus --- Cesaro
Dust Brothers --- Usos
The Miz --- Dolph Zigler
Rusev --- Mark Henry
صفحه اصلی عناوین مطالب آر اس اس آرشیو تماس با ما پروفایل طراح قالب
آخرين مطالب
نويسندگان
لینک دوستان
قهرمانان فعلی




World Heavyweight Champion
Brock Lesnar




Intercontinental Champion
Dolph Zigler





United States Champion
Shamus






Tag Team Champions
Dust Brothers





WWE Divas Champion
Aj LEE


ارسال شده در : پنج شنبه 6 شهريور 1393 ا 20:24
نویسنده :امیررضا مسجدیان

پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند. 

 

یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است اما نمی‌داند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است. 

این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند. 

 

روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد ...

 

لطفا بقیه ی مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید برای خواندن ادامه مطلب روی دکمه زیر کلیک کنید


موضوعات مرتبط: داستان ، داستان تو تویی ، داستان جالب ، داستان عاطفی ، داستان پندآموز ، ،
برچسب‌ها: داستان, عکس, طبیعت, جالب, جدید, فیلم, بازی, داستان تو تویی, داستان پند آموز, شاهین, پادشاه, دستور,

ارسال شده در : پنج شنبه 6 شهريور 1393 ا 20:8
نویسنده :امیررضا مسجدیان

مسکینی نزد بخیلی رفت و از او حاجتی خواست. بخیل گفت: اول تو حاجت مرا روا کن تا من هم حاجت تو را برآورم. مسکین گفت: حاجت تو چیست؟ گفت: حاجتم این است که از من حاجتی نخواهی.

 

 


موضوعات مرتبط: داستان ، داستان تخیلی ، داستان تو تویی ، داستان جالب ، داستان خنده دار ، داستان عاطفی ، داستان پندآموز ، ،
برچسب‌ها: داستان, عکس, طبیعت, جالب, جدید, فیلم, بازی, داستان تو تویی, داستان پند آموز, بخیل, دزد,

ارسال شده در : چهار شنبه 5 شهريور 1393 ا 23:17
نویسنده :امیررضا مسجدیان

مرد جوانی، از دانشگاه فارغ التحصیل شد. ماه ها بود که ماشین اسپرت زیبایی، پشت شیشه‏ های یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود. مرد جوان، از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغ التحصیلی، آن ماشین را برایش بخرد. او می دانست که پدر توانایی خرید آن را دارد. بلأخره روز فارغ التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اتاق مطالعه خصوصی اش فراخواند و به او گفت:...

 

لطفا بقیه ی مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید برای خواندن ادامه مطلب روی دکمه زیر کلیک کنید


موضوعات مرتبط: داستان ، داستان تخیلی ، داستان تو تویی ، داستان عاطفی ، داستان پندآموز ، ،
برچسب‌ها: داستان, عکس, طبیعت, جالب, جدید, فیلم, بازی, داستان تو تویی, داستان پند آموز, دانشجو, فارغ التحصیل, چدر, ماشین,

ارسال شده در : چهار شنبه 5 شهريور 1393 ا 23:14
نویسنده :امیررضا مسجدیان

دانشجویی که سال آخر دانشگاه را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت. او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت و یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این خواسته خود دلایل زیر را عنوان کرده بود:

 

 لطفا بقیه ی مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید برای خواندن ادامه مطلب روی دکمه زیر کلیک کنید


موضوعات مرتبط: داستان ، داستان تو تویی ، داستان جالب ، داستان خنده دار ، داستان عاطفی ، داستان پندآموز ، ،
برچسب‌ها: داستان, عکس, طبیعت, جالب, جدید, فیلم, بازی, داستان تو تویی, داستان پند آموز, اکسیژن, مرد, دلایل, آب, آلودگی,

ارسال شده در : چهار شنبه 5 شهريور 1393 ا 23:1
نویسنده :امیررضا مسجدیان
نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او مردی شهوتران بود با سواستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش می کرد هم ارضای شهوت.
 
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.
 
او دلاک و کیسه کش حمام زنانه بود. آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران و رجال دولت و اعیان و اشراف دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند و از او قبلاً وقت مى گرفتند تا روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد. دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد.
 
از قضا گوهر گرانبهاى دختر پادشاه در آن حمام مفقود گشت ، از این حادثه دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه کارگران را تفتیش کنند تا شاید آن گوهر ارزنده پیدا شود.
 
کارگران را یکى بعد از دیگرى گشتند تا اینکه نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایى ، حاضر نـشد که وى را تفتیش ‍ کنند، لذا به هر طرفى که مى رفتند تا دستگیرش کنند، او به طرف دیگر فرار مى کرد و...
 
لطفا بقیه ی مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید برای خواندن ادامه مطلب روی دکمه زیر کلیک کنید

موضوعات مرتبط: داستان ، داستان تو تویی ، داستان جالب ، داستان عاطفی ، داستان پندآموز ، ،
برچسب‌ها: داستان, عکس, طبیعت, جالب, جدید, فیلم, بازی, داستان تو تویی, داستان پند آموز, نصوح, مرد, زن, ت, به, خدا,

ارسال شده در : چهار شنبه 5 شهريور 1393 ا 22:51
نویسنده :امیررضا مسجدیان

در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت یک مورد به یاد ماندنی اتفاق افتاد

شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او  اظهار داشته  بود  که  هنگام  خرید  یک بسته صابون  متوجه شده بود که  آن قوطی خالی است.

بلافاصله  با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد  کارخانه  این مشکل  بررسی ،  و دستور صادر شد که خط بسته بندی اصلاح گردد و قسمت فنی  و مهندسی نیز تدابیر لازمه را جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئله ای اتخاذ نماید  .  

مهندسین نیز دست به کار شده و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند:.... 

 

لطفا بقیه ی مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید برای خواندن ادامه مطلب روی دکمه زیر کلیک کنید


موضوعات مرتبط: داستان ، داستان تو تویی ، داستان جالب ، داستان عاطفی ، داستان پندآموز ، ،
برچسب‌ها: داستان, عکس, طبیعت, جالب, جدید, فیلم, بازی, داستان تو تویی, داستان پند آموز, داستان, لوازم بهداشتی, صابون, ادامه مطلب, پنکه, کارمند بی تجربه, کارمند با تجربه,

ارسال شده در : چهار شنبه 5 شهريور 1393 ا 22:46
نویسنده :امیررضا مسجدیان
سه نفر جواب آزمایش هایشان را در دست داشتند . به هر سه ، دکتر گفته بود که بر اساس آزمایشات انجام شده به بیماری های لاعلاجی مبتلا شده اند به صورتی که دیگر امیدی به ادامه زندگی برای آنها وجود ندارد .در آینده ای نزدیک عمرشان به پایان می رسد .آنها داشتند در این باره صحبت می کردند که می خواهند باقیمانده عمرشان را چه کار کنند . 
نفر اول گفت :....
 
لطفا بقیه ی مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید برای خواندن ادامه مطلب روی دکمه زیر کلیک کنید

موضوعات مرتبط: داستان ، داستان تو تویی ، داستان جالب ، داستان عاطفی ، داستان پندآموز ، ،
برچسب‌ها: داستان, عکس, طبیعت, جالب, جدید, فیلم, بازی, داستان تو تویی, داستان پند آموز, امید, آزمایش, بیماری لاعلاج, درمان قطعی بیماری لاعلاج, داستان, داستان جدید, داستان امید,

ارسال شده در : چهار شنبه 5 شهريور 1393 ا 22:41
نویسنده :امیررضا مسجدیان

روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است.

 

ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود.

 

بعد از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت نماید.

 

کودکان به محض این که موضوع جایزه مطرح شد به درون انبار هجوم آوردند و تمامی کپّه های علف و یونجه را گشتند امّا باز هم ساعت پیدا نشد.

 

کودکان از انبار بیرون رفتند و درست موقعی که کشاورز از ادامۀ جستجو نومید شده بود، 

 

لطفا بقیه ی مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید برای خواندن ادامه مطلب روی دکمه زیر کلیک کنید


موضوعات مرتبط: داستان ، داستان تخیلی ، داستان تو تویی ، داستان جالب ، داستان پندآموز ، ،
برچسب‌ها: داستان, عکس, طبیعت, جالب, جدید, فیلم, بازی, داستان تو تویی, داستان پند آموز, تجربه, دستان, داستان جدید, داستان کشاورز, ساعت, بچه, کودک,

ارسال شده در : چهار شنبه 5 شهريور 1393 ا 22:36
نویسنده :امیررضا مسجدیان
روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرئه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا. 
بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟ گفت:... 
 
لطفا بقیه ی مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید برای خواندن ادامه مطلب روی دکمه زیر کلیک کنید

موضوعات مرتبط: داستان ، داستان تخیلی ، داستان تو تویی ، داستان جالب ، داستان خنده دار ، داستان عاطفی ، داستان پندآموز ، ،

ارسال شده در : چهار شنبه 5 شهريور 1393 ا 22:36
نویسنده :امیررضا مسجدیان
روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده. بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرئه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟ گفت: صد دینار طلا. 
بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟ گفت:... 
 
لطفا بقیه ی مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید برای خواندن ادامه مطلب روی دکمه زیر کلیک کنید

موضوعات مرتبط: داستان ، داستان تخیلی ، داستان تو تویی ، داستان جالب ، داستان خنده دار ، داستان عاطفی ، داستان پندآموز ، ،
برچسب‌ها: داستان, عکس, طبیعت, جالب, جدید, فیلم, بازی, داستان تو تویی, داستان پند آموز, بهلول, قیمت پادشاهی, داستان, داستان جدید, قاضی, پند,



تعداد کل صفحات : 6



درباره وب

به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آرشیو مطالب
برچسب‌ها وب
Power Ranking

Power Ranking

پاور رنکینگ به تاریخ 10 اکتبر:
1. Brock Lesnar
2. John Cena
3. Seth Rollins
4. Dean Ambrose
5. Dolph Ziggler
6. Randy Orton
7. The Usos
8. Sheamus
9. Aj Lee
10. Paige
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





کی به کی میگه جوجه